مقایسه ی اثر استراتژی های کلاس های ترکیبی و معکوس

به مجرد ظهور محیط های یادگیری ترکیبی و معکوس در سیستم آموزشی ، محققین یادگیری زبان دوم مشتاق بررسی و مطالعه اثر این محیط های یادگیری و یا استراتژی های تدریس جدید بر ابعاد مختلف یادگیری زبان شده اند . در نتیجه مطالعه حاضر اثر استراتژی های تدریس ترکیبی و معکوس بر مهارت سطحی خوانی (skimming skill)  ، یادگیری لغت و حفظ بلند مدت لغت زبان آموزان بررسی و مطالعه شده است . علاوه بر این ، مطالعه حاضر نتیجه و اثر بخشی استراتژی های تدریس ترکیبی و معکوس را با یکدیگر مقایسه نموده  است . به عنوان گام نخست ، 90 زبان آموز همسان در سطح متوسط زبان به صورت تصادفی انتخاب شده و به سه گروه برابر که شامل دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل می شدند تقسیم شدند .  به عنوان گام دوم پیش آزمون های خواندن و لغت اجرا شدند . سومین گام اجرای جلسات آموزشی بود ، گروه کنترل در محیط یادگیری سنتی و از طریق روش های تدریس سنتی آموزش دیدند . گروه آزمایشی ترکیبی در هر دو محیط های سنتی کلاس و یادگیری الکترونیک از طریق هر دو روش تدریس سنتی و یادگیری مشارکتی آموزش دیدند ، در حالی که گروه آزمایشی معکوس در محیط یادگیری الکترونیک از طریق روش یادگیری مشارکتی آموزش دیدند . بعد از تکمیل شدن جلسات آموزشی ، دو پس آزمون که شامل یک تست خواندن و یک تست لغت می شدند اجرا شدند .  جهت ارزیابی حفظ طولانی مدت لغت توسط جامعه آماری ، 27 روز بعد از اجرای پس آزمون ها یک پس آزمون معوقه لغت دیگر اجرا گردید . با توجه به نتایج آنالیز داده ها ، در خصوص هدف اول این مطالعه مشخص گردید که هر دو استراتژی های تدریس ترکیبی و معکوس توانستند بر بهود و پیشرفت مهارت سطحی خوانی (skimming skill)  ، یادگیری و حفظ بلند مدت لغت دانش آموزان اثر مثبتی بگذارند . با عنایت به هدف دوم این مطالعه ، نتایج نشان دادند که در مقایسه بین اثر بخشی دو استراتژی تدریس ، استراتژی تدریس ترکیبی در مقایسه با استراتژی معکوس بر بهبود مهارت سطحی خوانی (skimming skill) ، یادگیری و حفظ بلند مدت دانش آموزان به طور قابل ملاحظه ای اثر بخشی مثبتی داشته است . نتایج  و یافته های مطالعه حاضر می تواند منجر به افزایش آگاهی معلمان و دانش آموزان زبان دوم در خصوص اهمیت و اثر بخشی مثبت استراتژی های تدریس ترکیبی و معکوس و همچنین نظریه طرحواره (Schema Theory) در یادگیری موفق زبان دوم بشود .