تطبیق تحلیلی کارکرد نمادهای مشترک در داستان های «خرگوش خان و لاک پشت میرزا» و «میش غدار و گرگ نابکار» از جواد مجابی و «مسابقه حیوانات» و «گوسفندی که گرگ شد» از عزیز نسین
نماد و نمادپردازی از ابزارهای مهم شاعران و نویسندگان است. از این رو، نویسندگان معاصر با بهرهگیری از آن، مضامین اجتماعی، سیاسی و... را پیش روی خوانندگان گذاشتهاند تا علاوه بر اینکه پیام خود را انتقال میدهند، از گزند برخوردهای گروههای مخالف نیز مصون باشند. در این مقاله، به آثار عزیز نسین از ترکیه و جواد مجابی از ایران پرداختهایم. نماد در آثار این دو نویسنده جایگاه ویژهای دارد و آنها با استفاده از نمادهایی که گاه حیوان و گاه شیء و گاهی مکان است، به نمادپردازی دست میزنند. در داستانهای «خرگوشخان و لاکپشتمیرزا» و «میش غدار و گرگ نابکار» اثر جواد مجابی و «مسابقه حیوانات» و «گوسفندی که گرگ شد» از عزیز نسین بهخوبی میتوان مشابهت استفاده از حیوانات به عنوان نماد را مشاهده کرد. با این حال، به دلیل تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی، در نهایت نمادها کارکرد متفاوتی پیدا میکنند. ما در این مقاله کوشیدهایم ضمن بهرهگیری از روش تحلیل کیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانهای و اسنادی نشان دهیم که چگونه عزیز نسین و جواد مجابی از نمادهای مشابه استفاده کردهاند، اما در روند داستانها، با توجه به تاثیرات اجتماعی و طرز دیدگاه شخصی آنان، به کارکردهایی متفاوت دست یافتهاند.
داستان طنز ، نماد ، نمادپردازی ، جواد مجابی ، عزیز نسین
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.