واکاوی مولفه ها و اصول رئالیسم در رمان استخوان های خوک و دست های جذامی اثر مصطفی مستور
ریالیسم یکی از مکتبهای فکری، ادبی و هنری است که در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم در فرانسه بهوجود آمد. هرچند پایهگذاران ابتدایی این مکتب، شاعران و نویسندگان شناختهشدهای نبودند، اما بهزودی جایگاه خود را به عنوان یک مکتب جدی و قوی در مقابل مکتب رمانتیسم مستحکم نمود. ریالیسم مکتبی ابژکتیو است که در آن با تاکید برای بیان واقعیت عینی، بدون دخالت هیجان و احساسات فردی نویسنده، به نگارش داستان پرداخته میشود. ریالیسم با توجه به زمینههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در دوره مشروطه در ایران بهزودی رواج یافت و بسیاری از آثار ادبیات داستانی معاصر در قالب همین مکتب بهوجود آمدهاند. «استخوانهای خوک و دستهای جذامی» از مصطفی مستور یکی از رمانهای کوتاه معاصر است که در آن با گرتهبرداری از شخصیتها، حوادث و رویداهای واقعی یک جامعه شهری به نگارش داستان پرداختهاست. در نگارش این رمان، با توجه به نحوه شخصیتپردازیها، زوایهدید، فضاسازی داستان و نیز بیان حوادث و رویدادها، اصول مکتب ریالیسم در سرار رمان به شکلی بارز قابل تشخیص و تبیین میباشد. در این پژوهش که با استفاده از روش تحلیلی توصیقی انجام گرفته، سعی شدهاست که جایگاه مکتب ریالیسم در این رمان بررسی شود و به واکاوی مولفهها و اصول اصلی این مکتب در متن داستان پرداخته شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.