نقد تربیتی سلطه پذیری زنان بر اساس نظریات آدلر و هورنای : مطالعه موردی رمان سهم من
درک آثار ادبی بدون توجه به زمینه اجتماعی امکان پذیر نیست. پیروزی انقلاب اسلامی در اواخر دهه 1970 ، فرصت مناسبی برای انعکاس ارزش ها و باورهای تربیتی جامعه در حال گذار ایران در قالب آثار ادبی فراهم ساخت. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر نقد تربیتی سلطه پذیری دختران بر اساس نظریات دو روانشناس معروف آدلر و هورنای از طریق تحلیل محتوی یک رمان ایرانی است. محققان از روش تحقیق کیفی با رویکرد موردی سود جسته اند. هم چنین جامعه آماری شامل کلیه آثار آدلر و هورنای و روش نمونه گیری ، هدفمند می باشد. روش جمع آوری داده ها ، استنادی و روش تحلیل داده ها ، تحلیل نشانه شناختی است. یافته های تحقیق نشان داد از منظر جامعه شناختی نمی توان روند سلطه پذیری زنان را ازطریق نظریات آدلر و هورنای به سادگی تبیین کرد، در حالی که تحلیل مبتنی بر نشانه شناسی انطباق کاملی بین ویژگی های زنان سلطه پذیر با آراء این دو روانشناس نشان می دهد. هورنای دلیل سلطه پذیری را فضای ناامن خانواده می داند ، در حالی که آدلر بر نقش عقده حقارت تاکید می ورزد. یافته های تحقیق هم چنین مبین تداوم نظام تربیتی مردسالارانه در متن جامعه ای است که داستان رمان در آن جریان دارد. نقد تربیتی اثر حاضر بر تداوم روند سلطه پذیری زنان در هر دو سطح کلان و خرد تاکید ورزیده و توجه سیاست گذاران نظام آموزشی را به نیاز به تجدیدنظر در سیاست های جنسیتی جلب می نماید.
سلطه پذیری ، نقد تربیتی ، رمان ، دختران
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.