بازنمایی دوگانه امید و ناامیدی در رمان چشمهایش با تاکید بر اندیشه های گابریل مارسل
نوشتار پیش رو امید و ناامیدی را در رمان چشم هایش براساس آرای گابریل مارسل، فیلسوف فرانسوی بازنمایی و تحلیل دوگانه می کند. بدین منظور ابتدا به مبانی نظری و آرای مارسل اشاره و سپس با روش توصیفی - تحلیلی به نمودهای دوگانه امید و ناامیدی در چشم هایش پرداخته می شود. مارسل در مهم ترین دستاورد فلسفی خود یعنی امید، به مطالعه هستی شناختی این مقوله می پردازد و تقسیم بندی هایی از آن ارایه می دهد. او با نگاهی اگزیستانسیالیستی به انسان، پدیده هایی همچون دلهره، ترس و اضطراب را بررسی می کند؛ پدیده هایی که با ناامیدی در پیوند هستند. از نگاه مارسل امید از بستر رنج زاده می شود و در صورت وجود ناامیدی است که امکان تحقق امید هست؛ بنابراین امید و ناامیدی و دیالکتیک با یکدیگر در تقابل هستند. یافته نهایی پژوهش حاضر این است که امید و ناامیدی در چشم هایش همواره باهم در تقابل اند و رنج و ناامیدی موجود درنهایت روی به سوی امید دارد. درواقع باوجود فضای یاس آلود در این رمان، موتیف امید به سان عنصر غالب با مضامینی همچون عشق، اعتراض و استحاله بازنمایی می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.