پیشگیری از بزهدیدگی مکرر از طریق رویکردهای بالینی توانمندسازی بزهدیدگان
ضرورت پیشگیری از بزه دیدگی مکرر از دو جنبه قابل بررسی است؛ از یک سو، ایجاد آسیب های مضاعف برای بزه دیده که آثار ناتوان کننده آن، به مراتب بیش از آسیب های اولیه ناشی از جرم بوده و از سویی دیگر، از جهت زمینه سازی برای تداوم چرخه آسیب دیدگی- آسیب زایی و تبدیل بزه دیده به بزهکار حایز اهمیت است. لذا مداخله در فرایند این چرخه از طریق انواعی از روش رویکردهای بالینی به منظور توقف آن امری ضروری است.
پژوهش حاضر با توجه به اهمیت پیشگیری از بزه دیدگی مکرر، به روش توصیفی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای به بررسی انواعی از تاثیرات ناشی از جرم اعم از تغییرات شناختی، رفتاری و زیستی به منظور شناخت روش های درمان متناظر با آن پرداخته است.
یافته های تحقیق نشان داد که رویکردهای بالینی مقابله با آسیب مانند رویکردهای شناختی، رفتاری، رفتاری- شناختی و مداخلات دارویی بر کاهش یا از بین بردن آسیب های مضاعف و متعاقب آن، بزه دیدگی مکرر، از طریق تبدیل آسیب به فرصتی برای تغییر رو به رشد موثر است، لذا رویکردهای بالینی ابزار لازم برای توانمندسازی بزه دیده و موجب پیشگیری از آسیب های مکرر است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.