ارائه مدل تامین مالی صنعت فتوولتائیک در ایران- ترکیب نظریه داده بنیاد با شبکه های عصبی
به دلیل ضرورت توسعه صنعت فتوولتاییک که از لزوم کاهش وابستگی اقتصاد کشور به سوخت-های فسیلی و کاهش آلودگی هوا ناشی می شود، هدف پژوهش حاضر، ارایه مدلی جهت تامین مالی این صنعت در کشور است.
این تحقیق از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی است؛ توسعه ای بودن آن به دلیل ارایه ی یک چارچوب برای تامین مالی صنعت، و کاربردی بودن آن به دلیل امکان کاربرد مستقیم نتایج در توسعه این صنعت است. برای مدل سازی، از ترکیب روش کیفی داده بنیاد و روش کمی شبکه های عصبی مصنوعی استفاده شده است. جامعه تحقیق مشتمل بر خبرگان حوزه مالی، اقتصادی و فنی صنعت فتوولتاییک بوده که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و رویکرد نمونه گیری هدفمند، ترکیب روش حداکثر تنوع با روش گلوله برفی، 25 نفر مورد مصاحبه قرار گرفته اند.
یافته ها نشان داد که صندوق های سرمایه گذاری از راهبردهای اصلی تامین مالی عمومی، وام بانکی از راهبردهای تامین مالی شخصی، قرارداد خرید تضمینی از مشوق های دولتی، تامین مالی دولتی از محل تعدیل تعرفه برق فسیلی و وجود ضمانت ها و بیمه ها، از جمله اولویت های راهبردی تامین مالی این صنعت شناسایی شدند.
در نتیجه نهایی می توان بیان داشت که با توجه به بسترهای موجود در کشور، در مدل تامین مالی صنعت فتوولتاییک از طریق راهبردهای متنوع، دید سودآوری و فضای حمایتی برای صنعت ایجاد می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.