ایدئولوژی، گفتمان و تحلیل سیاسی
یکی از نتایج رشد دیدگاه های نسبی گرا و غیرذات گرایانه در علوم سیاسیبوده است. این روند با دستاویز انتقاد از ذهنیت گرایی « ایدیولوژی » کاهش توجه به عاملو مبارزه با نظریه حقیقت در سیاست شروع شد. نگارنده مقاله ذیل چنین استدلال میکندکه تاثیر گذاری بر مفهوم ایدیولوژی نه تنها هیچ ربطی به سوبژکتیویسم ندارد بلکه باارایه درک جدیدی از مفهوم ایدیولوژی، در چارچوب یک نظریه گفتمانی، می توان به افقجدیدی دست پیدا کرد. نگارنده یک نظریه ایدیولوژی ارایه میدهد که مکملی برای نظریهگفتمان می گردد و در تقابل با آن قرار نمی گیرد. بدین ترتیب، وی به این نتیجه می رسد کهحفظ تمایز میان دو مفهوم ایدیولوژی و گفتمان سودمند است و رابطه موجود میان نظمسیاسی نهادها و قدرت را بهتر تبیین می کند.
گفتمان ، ایدئولوژی ، دانش ، نظریه انتقادی ، ساختار ، زبان ، پساساختارگرایی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.