نشانه شناسی واژگان و اصطلاحات میخانه ای و نقش آن در گسترش روایت در غزل (با تکیه بر شاعران شاخص غزل عرفانی)
بررسی شیوه ها و طرق گوناگون پردازش معنا در ساختار روایی یک اثر، مکاتب فکری و نظریه های مختلفی را ایجاد نموده است. امروزه در فرایند ارتباطی زبان، نظامی مستقل و منحصربفرد است که نقش اصلی آن ایجاد ارتباط و بتبع آن انتقال معنا میباشد. از دیگر سو متن حاصل تجسم بعد مادی زبان و تجسم عینی آن است. این زبان از سطوح گوناگون بیرونی و درونی از نشانه ها و عنصر متعدد تشکیل شده است. متون عرفانی بویژه روایتهای عرفانی از ظرفیتهای رمزگشایی و تفسیری بسیاری برخوردارند. رمزپردازی روشی رایج در روایتهای عرفانی است. در این جستار جهت تفسیر رمزهای عرفانی در حیطه اصطلاحات میخانه ای و نقش آنان در گسترش روایت در ساختار غزل، از رویکرد نشانه شناسی پیرس درباره روایتهای عرفانی بهره گرفته شده است. نشانه شناسی پیرس با توجه به افقهای تفسیری که پیش روی مخاطب و خواننده میگشاید و نیز تناسبی که با متون عرفانی دارد، عناصر روایی را در قالب نشانه های متنی بررسی مینماید.
نتایج این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است.
نظام روانی غزلهای عرفانی با موضوع عناصر مرتبط با ادبیات میخانه ای (ساقی، باده، پیر مغان و...) ساختار معرفتشناختی دارد و شاعران عارف در طرح اینگونه روایتها فرآیند پردازش و ساخت معنا را با کمک عناصر تقابلی در خدمت بسط و گسترش معنا مورد استفاده قرار داده اند.
نتایج پژوهش نشان میدهد بسیاری از نشانه های موجود در متون عرفانی، نشانه هایی چندلایه هستند که با توجه به ساختار روایت و بافت متن، معنا و دلالتهای گوناگون میپذیرند. از سوی دیگر روایتهای عرفانی محمل بسیار مناسبی برای بیان شرایط سیاسی و اجتماعی عصر شاعران و هنرمندان هستند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.