بررسی موتیو «رنگ» در غزلیات بیدل دهلوی از منظر زبانی- بلاغی
بیدل، شاعر پرآوازه سبک هندی، شاعری مضمونپرداز و تصویرساز است که عنصر رنگ را از حوزه معنایی خاص خود خارج کرده و با ذهنی خلاق و ترکیبساز، آن را به صور گوناگون و دلنشین تبدیل کرده است و با همین کلمه ساده شبکه تداعی بسیار وسیعی را بوجود آورده است. هدف این پژوهش آن است که برخی از تصویرسازیها و نوآوریهای بیدل با موتیو «رنگ» از منظر بلاغی و زبانی بررسی و تحلیل شود و ارتباط آن با عقاید و اندیشه های وی تبیین گردد.
پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. منبع اصلی کار، دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند بوده که انتشارات نگاه آن را منتشرکرده است.
در دیوان بیدل بیش از هفتصد بار از واژه رنگ استفاده شده است، تاآنجاکه افزون بر عنوان «شاعر آینه ها» که شفیعی کدکنی به وی نسبت داده ، میتوان او را «شاعر رنگ» نیز نامید. رنگ در اشعار بیدل، گاه بصورت زبانی و گاه در ساختار ادبی و بلاغی بکار رفته است؛ گاه معنای لفظی و گاه مجازی و غیرواقعی از آن اراده شده است. به این ترتیب، این عنصر سهم قابل توجهی در شکلگیری معنا و صورت اشعار او داشته است.
از منظر بلاغی، بسامد چشمگیر استعارات نو و دور از هنجار با عنصر رنگ، بر ابهام و غنای سخن بیدل افزوده است. تصاویری که بیدل با واژه رنگ ساخته ، بیشتر در راستای عقاید عرفانی اوست و در مفهوم دگرگونی، نابودی و فنا خلاصه میشود که آن را در قالب استعاره های کمیاب، تشبیهات و کنایات بکر و تازه بکار برده و جهانی دور از ذهن، درهمریخته و سورریالیستی را بنمایش گذاشته است. از منظر زبانی، ترکیبات اضافی ساخته شده با رنگ، بالاترین بسامد را داشته است، بخصوص ترکیباتی چون «شکست رنگ» و «گردش رنگ» که با عرفان وحدت جودی شاعر مرتبط است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.