باستان شناسی اساطیر؛ چیستی و کارایی آن در مطالعات باستان شناسی ایران
تحلیل ریشههای تاریخی اسطورهها یکی از اهداف باستانشناسی اساطیر است که از راه الگوی مطالعاتی رهیافت تاریخی انجام میپذیرد. اینکه بتوان این پیگیری را به صورت علمی و در میان شواهد همخوان باستانشناختی بسط داد، رویکردی جا افتاده در باستانشناسی دیگر حوزهها از جمله مصرشناسی، مطالعات باستانشناسی آسیای کوچک، یونان و باستانشناسی چین است و میتواند نگاهی تازه و قابل توجه در پژوهشهای باستانشناسی ایران ایجاد کند. در این مقاله کوشش شده است تا به تشریح کارنامه پژوهشگران عرصه باستانشناسی اساطیر در حوزههای فرهنگی دیگر پرداخته شود تا به یک الگوی مناسب برای مطالعات مشابه در باستانشناسی ایران دست یافت. این کار، برمبنای تحلیل و بررسی اطلاعات اسناد تاریخی، از جمله مولفههای مرتبط با اطلاعات «آماری» (گاهنگاری موضوع)، «جغرافیایی» (حدود منطقهای-محلی مرتبط با موضوع)، «توصیفی» (شرح وقایع) و «آوایی» (نامهای فردی و جاینامها) درون این مدارک مکتوب و قیاس آن روایات با بودههای میدانی بهدست آمده از کاوشهای باستانشناختی صورت گرفته است. این که از راه دو رهیافت تاریخی و فرهنگی، بتوان به مبنای تاریخی یک اسطوره پرداخت، هدف اصلی این نوشته بوده و تلاش شده است که سطوح تاریخ از زیر غبار اسطوره نمایان گردد. در این پژوهش دیده شد که از راه تحلیل مولفههای چهارگانه یادشده، تاریخمندی نمونههایی از پدیدههای اساطیری (واقعه، شخصیت یا سکونتگاه) صورت گرفته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.