شیوه های ترکیب زوایای دید به منزله سنت های تصویری در نگاره های شاهنامه بایسنقری
یکی از ویژگی های اساسی تجسم فضا در نگارگری ایرانی ترکیب زوایای دید متعدد در بازنمایی است. با توجه به شرایط تاریخی شیوه تولید نگارگری ایرانی، به نظر می رسد بسیاری از شیوه های ترکیب زوایای دید در سیر نقاشی ایرانی را می توان به منزله سنت هایی دیداری قلمداد کرد. هدف این مقاله بررسی «چگونگی» ترکیب زوایای دید در نسخه مصور شاهنامه بایسنقری و آشکارکردن «قواعد» این ترکیب ها است. ازاین رو، با استفاده از نظریه «پرسپکتیو معکوس» و بر اساس تحلیل های «لیف ژگین» و «پاول فلورنسکی» با روشی توصیفی-تحلیلی نگاره های شاهنامه بایسنقری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های مقاله حاکی از وجود قواعدی مشخص و تکرارشونده در شیوه ترکیب زوایای دید در نحوه نمایش چهره ها، پیکره ها و اشیایی مانند میزها، پله ها و تخت ها است. در این اشیا، ترکیب نماها از زوایای دید متعدد، آن ها را در ساخت «پرسپکتیو معکوس آشکار» قرار داده است. «دید پرنده» در نگاره های این نسخه در امتداد سنتی دیرین در نقاشی ایرانی در بازنمایی اشیای مسطح به کرات به کار رفته است. ردپای این سنت را می توان در تصویر «افق رفیع» در برخی نگاره های این نسخه نیز مشاهده کرد. از سوی دیگر، در بازنمایی فضای معماری در نگاره های این نسخه هم گرایی شدید دیوارهای درونی به همراه واگرایی نماهای خارجی مشاهده شد؛ قاعده ای که بارها در نگارگری مکتب هرات و نگارگری صفوی به شکل های متنوع مورد استفاده بوده است. تکرار کاربست این شیوه ها در این نسخه و هم چنین در جریان نگارگری ایرانی چنان است که می توان آن ها را به منزله «سنت های دیداری» معرفی کرد. سنت هایی که از مکتبی به مکتب دیگر دوام و تحول می یافت.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.