تحلیل انتقادی استعاره سیاست گذاری و اجرای سیاست: ارائه استعاره های بدیل

بررسی آرا و اندیشه های بزرگانی چون بوردیو، فوکو و هابرماس حاکی از این است که ما در عصر زبانی زندگی می کنیم. از این رو پرسش های مربوط به زبان و قدرت بیش از پیش در سیاست و حوزه عمومی مطرح می شود اما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به این مسیله هدف این پژوهش تحلیل انتقادی استعاره سیاست گذاری و اجرای سیاست و ارایه استعاره های بدیل برای آن ها است. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل انتقادی استعاره استفاده شد. در این روش استعاره در سه گام مورد تشخیص، تفسیر و تبیین قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد استعاره سیاست گذاری و اجرای سیاست، استعاره ای متعارف و زایا است. از این رو مفاهیم «مصوبه»، «ابلاغ»، «دستور»، «اجرا»، «ماموریت»، «گزارش» و... نشات گرفته از استعاره زایایی «سیاست گذاری و اجرای سیاست» است که نظام شناختی کنشگران را تحت تاثیر قرار داده و آنها را از کنشگری باز می دارد. نتایج نشان می دهد استعاره سیاست گذاری و اجرای سیاست بصورت غیرمستقیم و پنهانی برای کنشگران ارزشگذاری و آنها را  اقناع و ترغیب به بازیگری می کند. از این رو استعاره بدیل توسعه و وضع سیاست ارایه شد. وضع سیاست نظریه ای است که در سال 2012 توسط بال و همکارانش به تایید رسیده است.