بررسی آزمایشگاهی تاثیر خروج از مرکزیت و نسبت پهنا به ضخامت مقاطع دستک های قوسی فلزی بر رفتار چرخه ای
این مقاله به معرفی دستک های قوسی فلزی به عنوان روشی نوین در بهسازی لرزه ای قاب های بتن آرمه می پردازد. دراین راستا عواملی چون خروج از مرکزیت اولیه و نسبت پهنا به ضخامت مقاطع دستک های قوسی به عنوان دو عامل موثر بر رفتار چرخه ای آن ها مورد ارزیابی قرار می گیرد. یکسری بارگذاری چرخه ای روی چهار نمونه آزمایشگاهی با مقاطع مستطیلی تکی و دوبل با مساحت و طول اسمی یکسان ولی با خروج از مرکزیت های مختلف 1/0 و 2/0 طول اسمی انجام گرفت. نتایج آزمایشگاهی نشان دادند که نسبت های لاغری و پهنا به ضخامت نقش بسیار مهمی بر عملکرد چرخه ای در فشار و حتی کشش ایفا کرده و با کاهش پتانسیل کمانش و افزایش امکان پلاستیک شدن کامل مقطع، رفتار هیسترزیس مطلوب تری حاصل می گردد. بنابراین با کاهش50% هم زمان این دو نسبت، حداکثر مقاومت فشاری و کششی به ترتیب تا 59% و 27% و انرژی تلف شده و حداکثر نسبت میرایی ویسکوز به ترتیب تا 152% و 14% افزایش یافتند. همچنین دستک های قوسی در کشش و فشار از لحاظ مقاومت نهایی و سختی پلاستیک رفتار متفاوتی از خود نشان دادند که این تفاوت با کاهش خروج از مرکزیت اولیه آشکارتر گردید. با افزایش خروج از مرکزیت محوری اولیه، تاثیر مساحت مقطع بر افزایش مقاومت فشاری و به ویژه حداکثر مقاومت کششی کمتر شد. از طرفی با کاهش50% آن و علیرغم کاهش 59% مساحت مقطع، مقدار مقاومت و سختی پلاستیک نهایی در کشش به ترتیب تا 31/1و 5/3 برابر افزایش یافتند .همچنین نتایج این پژوهش برای تحقیقات بیشتر روی رفتار آزمایشگاهی اتصالات تیر-ستون بتن آرمه استفاده خواهد شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.