قبای قانون بر قامت اخلاق؛ نگرشی انتقادی بر خوانش پاتریک دولین در باب الزام قانونی اخلاق متعارف
نسبت اخلاق و قانون از جمله موضوعاتی است که مناقشات درازدامنی را برانگیخته و از مهمترین مباحث مربوط به پیوند سپهر اخلاق و حقوق به شمار میآید. یک نزاع مهم در این میان از این قرار است که آیا پیروی از ”اخلاق متعارف“ در حوزه عمومی و/ یا حوزه خصوصی باید قانونا الزامآور شود یا نه؟ در این مقاله با نگاهی به مناقشات پیرامون مسیله ”الزام قانونی اخلاق“ در مباحثه معروف هربرت هارت و پاتریک دولین، ابتدایا با عطف نظر به تقسیمبندی ریچارد مروین هر، سه بخش از اخلاقپژوهی را تفکیک میکنیم و جایگاه آنچه را دولین از ”اخلاق متعارف“ مراد میکند ایضاح خواهیم کرد. پس از شرح دلالتها و پیامدها و ریشههای ”اخلاق متعارف“ در نگاه دولین، به نسبت قانون با ”اخلاق متعارف“ در نگاه او خواهیم پرداخت. نهایتا رویکرد دولین را نقد و آسیبشناسی خواهیم کرد و با نشان دادن کاستیهای برداشت دولین از ”اخلاق متعارف“ نگاه حقوقی او به اخلاق را به چالش خواهیم کشید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.