والنسیا خداگونه گی ادبیات در فرامتن داستان
والنسیا پیشترازآنکه یک اتو بیوگرافی باشد، ترجمان خداگونه گی ادبیات و داستان سلطه آن بر نویسنده است. خالق اثر، ماری دگو، تحت تاثیرهمین نیروی مستبد، هویت ادبی خویش را با نامی مردانه گره می زند تا عرصه ای برای فعالیت ادبی بیابد. در مورد آنچه که به زندگی شخصی او برمیگردد، والنسیا، نمایانگر جنبه هایی از شخصیت اوست. زن جوان، پس از تلخکامی درازدواج، به امید یافتن راهی برای تکامل شخصیت خویش، خود را به تمنیات عشقی ممنوع میسپارد، ولی در آن پناهی نمی یابد و در نهایت به زندگی خویش پایان می دهد. حوادث داستان به جریانات زندگی نگارنده اثر بی شباهت نیست و همین موضوع، این سوال را در ذهن برمی انگیزد که آیا او بازتاب شخصیت نویسنده است ؟ واگر چنین باشد، اتخاذ هویت مردانه چگونه توجیه پذیر خواهد بود؟ در حقیقت این امر میتواند بیانگر پیچیدگیهای حضورجنس لطیف دردنیای سرسخت ادبیات باشد. به عبارتی، متن، شرح تیره روزی زن درجامعه سنتی و فرامتن، زمینه ای برای طرد زن از فعالیتهای اجتماعی ست. بدین ترتیب، از نویسنده و شخصیت داستان، درموقعیتی واحد، دوعملکرد سرمیزند. یکی با چشم پوشی از خاستگاه اشرافی خویش، حقوق خود را مطالبه می کند و آن دیگری بی آنکه بتواند سرنوشت خویش را در دست بگیرد، به مرگی خودخواسته تن میدهد. مقاله پیش رو، ضمن مقایسه شخصیت با خالق آن، طرق مختلف مواجهه با موقعیتی یکسان را به تصویر کشیده و می کوشد تا این وجوه تمایز و تشابه را روشن نماید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.