بررسی عوامل موثر بر سازگاری کارکنان نیروی انتظامی در انتقال به مناطق عملیاتی و پیامدهای آن به شیوه پژوهش زمینه ای
انتقال محل خدمت یکی از شیوههای مدیریت منابع انسانی در داخل سازمان ها است. پژوهش حاضر به بازسازی معنایی انتقال کارکنان ناجا به مناطق عملیاتی و پیامدهای آن به شیوه پژوهش زمینهای میپردازد. میدان پژوهش دربرگیرنده همه کارکنان انتقال یافته ناجا است که در زمان انجام این پژوهش در سالهای 1399-1400 در استان هرمزگان حضور داشتند. پس از انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با 40 نفر از آنها، داده ها به شیوه نظام مند استراوس و کوربین تجزیه و تحلیل شدند. 129 کد اولیه، 41 مقوله فرعی، 13 مقوله اصلی و یک مقوله هسته(ساختار- عاملیت) از کدگذاری دادهها استخراج و در مدل پارادایمی در قالب شرایط علی، مداخله گر، زمینه ای، راهبردها و پیامدها گردهم آمد. شرایط علی شامل نیروی انسانی سازمان، احساس تبعیض سازمانی و شبکه حمایت سازمانی؛ شرایط زمینهای شامل متغیرهای جابجایی جغرافیایی و تجانس مبدا-مقصد و شبکه حمایت خانوادگی و مطالبات ساختاری خانواده نیز به عنوان شرایط مداخله گر طبقه بندی شدند. در رابطه دیالکتیکی بین ساختار و عاملیت، کارکنان انتقال یافته با راهبردهای خانوادگی، اقتصادی، روانی و ارتباطی، خود را سازگار میکنند. دیالکتیک ساختار و عاملیت از دیدگاه کارکنان، پیامدها و نتایج ناگواری برای زندگی آنها در ابعاد اجتماعی، خانوادگی، سازمانی-شغلی و محیطی به همراه دارد. برای اصلاح و بهبود این وضعیت، تدابیری بر پایه اصلاح شیوه نامه انتقال، حمایت سازمانی و همراه سازی مناسب خانواده برای کاهش تنشهای شغلی و محیطی و در کنار آنها توجه به بومی گزینی و محرومیت زدایی از مناطق عملیاتی پیشنهاد میشود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.