تعیین رابطه بین متغیر های حدی دما با فراوانی گردو غبارزیست محیطی و ارزیابی بهترین مدل پیش بینی شاخص FDSD در غرب کشور
گرد و غبار همواره به عنوان یکی از مهم ترین مخاطرات محیطی مطرح بوده و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی را برجای می گذارد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ی متغیرهای حدی دمایی با طوفان های گرد و غبار و ارزیابی بهترین مدل جهت پیش بینی شاخص FDSD در غرب کشور می باشد. با استفاده از داده های ساعتی قدرت دید افقی، کدهای سازمان جهانی هواشناسی، نمایه های حدی دمایی شامل دمای بیشینه (T) و دمای کمینه در مقیاس ماهانه برای 14 ایستگاه هواشناسی واقع در غرب کشور با طول دوره آماری 25 ساله (2014-1990) و ضرایب همبستگی تاو-کندال و پیرسون به ارتباط سنجی پرداخته شد. نقشه ضرایب همبستگی برای نمایش بهتر نتایج به روش اسپلاین (روش شعاع پایه) در نرم افزار ArcGIS تهیه گردید. همچنین سه مدل هوش مصنوعی شامل الگوریتم بهترین همسایگی (KNN)، برنامه ریزی بیان ژن (GEP) و شبکه بیزین (BN) جهت پیش بینی گرد و غبار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که طوفان های گرد و غباری همبستگی مثبت و معنی داری با نمایه های حدی دمایی در 14 ایستگاه مورد مطالعه دارند به نحوی که بالاترین ضریب همبستگی تاو-کندال با شاخص FDSD مربوط به متغیر بیشینه دما در ایستگاه دو گنبدان با مقدار 202/0 و دمای کمینه در ایستگاه سر پل ذهاب با مقدار 242/0 بود. همچنین بالاترین ضریب همبستگی پیرسون با شاخص FDSD نیز برای متغیر بیشینه دما در ایستگاه دوگنبدان با مقدار 415/0 و دمای کمینه در ایستگاه اسلام آباد با مقدار 211/0 بود. همچنین نتایج پیش بینی حاکی از عملکرد مناسب روش KNNمی باشد که در 13 ایستگاه رتبه نخست را به خود اختصاص داده است و در ایستگاه اسلام آباد روش BN بهترین عملکرد را داشته است. نتایج نشان داد که این مطالعه می تواند به درک صحیح وقوع طوفان های گرد و غبار و بررسی روابط اقلیمی و همچنین کاهش خسارات ناشی از این پدیده در منطقه مورد مطالعه کمک شایانی کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.