ارزیابی قدرت نرم چین در منطقه خاورمیانه عربی

هدف مشخص در این مقاله، درک ماهیت قدرت نرم چین به لحاظ موضوعی می باشد که در بستر مکانی خاورمیانه عربی و دامنه زمانی شروع فعالیت موسسات کنفوسیوسی در این منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. برای پرداختن به هدف مقاله، ما با یک زمینه نظری و مفهومی گسترده شروع می کنیم که مفهوم قدرت نرم و به ویژه جنبه آموزشی آن را بررسی می کند و به دنبال آن، ویژگی های خاص کشور چین را استوار بر موسسات کنفوسیوس ارزیابی می کنیم.

با توجه به هدف و موضوع مقاله، از روش تحقیق تبیینی برای درک مسیله استفاده می شود. بنابراین، بررسی وضعیت متغیرها و روابط بین آن ها در محیطی خاص مورد نظر است؛ بدین اعتبار ابتدا هریک از متغیرهای مستقل و وابسته توصیف می شوند و سپس رابطه بین این دو متغیر، مورد تحلیل و تبیین قرار می گیرد.

بررسی و یافته های پژوهش؛ متکی به نوع پاسخ ها نسبت به عملکرد موسسات می باشد و به این برداشت رهنمون شده است که موسسات کنفوسیوس، به عنوان ابزاری از قدرت نرم چینی و بخشی از شبکه نفوذ، به طور موثر در خاورمیانه عربی نفوذ کرده اند و بدون پیامد منفی و انتقاد قابل توجه در سطوح عرضه و تقاضا، مشارکت و حمایت دولت های منطقه مورد استقبال قرار گرفته اند.

 این بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها، به این نتیجه می رسد که موسسات کنفوسیوس، به عنوان ابزاری از قدرت نرم چین، به طور موثری در خاورمیانه عربی نفوذ کرده و سیاست گذاران، اعضای هییت علمی دانشگاه ها و دانشجویان، تقریبا بدون انتقاد قابل توجهی، از این موسسات استقبال کرده اند.