سیاست خارجی دولت های هفتم و هشتم در پرتو گفتمان شرق شناسی
در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، از منظر نحوه تعامل ساختار-کارگزار شاهد رویکرد ساختار گرایی در سیاست خارجی ایران هستیم. چرا که اگرچه خاتمی منتقد برخی شرایط ناعادالنه حاکم بر سیستم بین الملل بود، لکن عمده ترین چارچوب و الزامات ساختاری سیستم بین الملل را پذیرفته بود. از طرفی با توجه به اینکه دال مرکزی روابط خارجی قدرتهای بزرگ در نسبت با »دیگران« در افق تجویزهای شرق شناسانه است، اصالت دادن به ساختارهای بین المللی متضمن پذیرش تقسیمات شرق شناسانه و نگاه سلسله مراتبی به قدرت است. لذا در تحقیق پیش رو به این پرسش پرداخته شده است که آیا ساخت سیاست خارجی دولت های هفتم و هشتم مبتنی بر معرفت شرق شناسانه است؟ پاسخ موقت پژوهش به این صورت است که ساخت سیاست خارجی دولت های هفتم و هشتم در مواجهه با مسایل و قدرت های بین المللی تحت تاثیر معرفت شرق شناسانه بوده و برای تفسیر آن از تحلیل محتوا)کیفی(داده های اسنادی و کتابخانه ای به ویژه مبانی و مستندات نظری برنامه چهارم توسعه بهره گرفته شده است. نتیجه اینکه به نظر می رسد رویکرد ساختارگرایی شرق شناسانه مبتنی بر پذیرش خود به عنوان قدرتی تبعی نه تنها با فطرت انسانی و اندیشه اسالمی سازگار نیست، بلکه قادر نخواهد شد منافع ملی مادی مدعای خود را نیز حاصل کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.