معنی شناسی شناختی و دستوری شدگی: مطالعه موردی فعل «خواستن»
براساس باور زبان شناسان تاریخی شناختی ازجمله هاینه (1997) ، زبان، محصول تعامل نظام شناخت انسان با محیط پیرامون است. بازنمایی ساختار مفهومیای که انسان از چنین تعاملی دریافت میکند، نقطه مرکزی مطالعات معناشناسی شناختی را رقم میزند. ساخت معانی واژگانی و دستوری در این رویکرد، براساس ساختارهای ذهنی، مکانی و فضایی و الگوهایی به نام طرح وارههای تصویری شکل میگیرد. مجموعه وسیعی از مطالعاتی که پیدایش مقولات نحوی از مقولات واژگانی را در زبانهای دنیا و براساس فرایندهای شناختی و تغییرات وسیع معنایی بررسی میکنند از رویکرد دستوریشدگی پیروی میکنند. در این پژوهش برآنیم تا با واکاوی نمونهای از ساختهای مهم دستوریشده در فارسی یعنی: فعل معین «خواستن» در نقش نشانه زمان آینده به بررسی چگونگی رخداد تغییر معنا در روند دستوریشدگی براساس فرایندهای شناختی و طرح وارههای تصویری بپردازیم. واکاوی درزمانی فعل «خواستن» ما را به این نتیجه رساند که در راستای دستوریشدگی این فعل به نشانه زمان آینده، طرح واره تصویری فعل «خواستن» یعنی منبع مسیر مقصد با طرح واره تصویری زمان آینده مشترک بوده و به همین دلیل، در خلال معنازدایی از فعل «خواستن» برای نمایش مفهوم زمان آینده، آنچه حفظ میشود، طرح واره تصویری مسیر و آنچه زدوده می شود ویژگیهای غنی معنایی ازجمله جاندار بودن فاعل، اراده فاعل یا حضور اجباری مفعول چیز یا مفعول رویدادست. توجه به حفظ طرح وارههای تصویری در خلال پیدایش واحدهای دستوری از واحدهای قاموسی یا فرایند دستوریشدگی، بیش ازپیش، اهمیت طرح وارههای تصویری را در ذهن بشر و روندهای درزمانی تحول زبان روشن میسازد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.