ارزیابی انتقاد نیچه به امر مطلق کانت
فردریش نیچه، به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلسوفان در حوزه اخلاق، در بخشی از انتقادش به اخلاقیات گذشتگان، به اخلاق فیلسوفان می تازد و آن را فاقد کارایی لازم قلمداد می کند. این جستار، با محور قرار دادن نگرش انتقادی نیچه در قبال امر مطلق، به ارزیابی نقد او نسبت به فلسفه اخلاقی کانت می پردازد و نشان می دهد که بخش مهمی از انتقاد نیچه به اخلاق مسیحی و اخلاق فیلسوفان واکنشی به امر مطلق کانت و تعمیم نهفته در آن است. لذا مسیله اصلی پژوهش پیش رو تحلیل دقیق ریشه های معرفت شناختی و روش شناختی واکنش نیچه به امر مطلق کانت است. به همین منظور، ابتدا توجه افراطی فیلسوفان اخلاق به قاعده عام را در روندی تاریخی مورد توجه قرار می دهیم که از سوفسطاییان تا کانت ادامه پیدا می کند. سپس، با روش توصیفی- تحلیلی، مبانی معرفتی کانت را در برابر باورهای معرفتی نیچه بازنمایی می کنیم و امر مطلق کانت را در برابر ابرمرد نیچه، با توجه به جایگاه عقل و غریزه در اندیشه این دو فیلسوف، مورد تفسیر قرار خواهیم داد. همچنین در پایان بدین نتیجه رهنمون خواهیم شد که محور ارزش اخلاقی برای کانت امر مطلق (عمومیت اخلاق) است، در حالی که نیچه، با ارزش گذاری مجدد ارزش ها، بر آن است که ملاک اخلاقی بودن فعل را سازگاری آن با اراده معطوف به قدرت معرفی کند (جنبه فردی). از دیگر نتایج این پژوهش پاسخ به یک انتقاد عمومی در فلسفه اخلاق است که نیچه را متهم به بازگشت ناخواسته به همان قاعده عمومی کانتی می کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.