پادشاهی نوذر یا داستان آرش کمانگیر دوراهی موبدان در انتخاب یک روایت
نویسنده:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
در میان متن های تاریخی ای که در چهار سده نخست اسلامی به زبان فارسی و عربی نوشته شده، تنها در دو کتاب شاهنامه فردوسی و غرر اخبار ثعالبی به پادشاهی نوذر اشاره شده است. بیشتر تاریخ نویسان پس از منوچهر به پادشاهی افراسیاب و زو/زاب می پردازند و سخنی از پادشاهی نوذر در میان نیست. از سوی دیگر داستان آرش کمانگیر که بسیاری از تاریخ نگاران آن را در پادشاهی منوچهر می دانند در شاهنامه فردوسی نیامده و فردوسی تنها در چند بیت پراکنده در داستان های گوناگون به لشکرکشی افراسیاب در زمان منوچهر و نام آرش اشاره کرده است. این جستار با روش تحلیل اسناد در پی پاسخ به این پرسش است که آیا میان نبود داستان آرش در شاهنامه و نیامدن پادشاهی نوذر در متن های تاریخی ارتباطی وجود دارد. با توجه به شواهد می توان احتمال داد که پادشاهی نوذر در خداینامه نبوده است و نویسندگان شاهنامه ابومنصوری از کتاب دیگری داستان پادشاهی نوذر را روایت کرده اند. از سوی دیگر داستان آرش کمانگیر به این دلیل در شاهنامه ابومنصوری و به تبع آن در شاهنامه فردوسی نیامده که موبدان باید دو بار به پادشاهی افراسیاب در ایران اشاره می کردند و این با روایت های تاریخی در تضاد بوده است.
کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
صفحات:
53 تا 71
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2543618
سامانه نویسندگان
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)
-
پیشنهاد تصحیح بیت هایی از رودکی سمرقندی
*
مجله متن شناسی ادب فارسی، تابستان 1403 -
«کافر عشق ای صنم گناه ندارد» جستاری درباره معنای بیتی از حافظ
مهدی تدین*،
نشریه مطالعات زبان و ادبیات غنایی، زمستان 1400