بررسی جایگاه نظریه تناسب وجودی در مباحث فلسفه اخلاق
نظریه تناسب وجودی نظریهای است درباره ارزش اخلاقی که بر مبنای نگاه واقعگرایانه به اخلاق ارایه شده است. این نظریه بر آن است که همه ارزشهای اخلاقی قابل ارجاع به یک ارزش بنیادین هستند؛ آن ارزش بنیادین تناسب وجودی است و تناسب وجودی با خدا در این نظریه نقش محوری در ارزشبخشی اخلاقی دارد. یک سوال درباره این نظریه ناظر به جایگاه این نظریه در فلسفه اخلاق است. آیا این نظریه یک نظریه فرااخلاقی است یا به قلمروی اخلاق هنجاری تعلق دارد یا حالت سومی قابل فرض است؟ با بررسیهایی که در این تحقیق صورت گرفت این نتیجهگیری به عمل آمد که هدف اساسی نظریه تناسب وجودی یک هدف نظری در قلمروی اخلاق هنجاری است و برخی اهداف عملی هنجاری نیز از طریق آن قابل تحقق است. با اینحال، مباحث و مدعیاتی که در این نظریه مطرح میشود محدود به اخلاق هنجاری نیست؛ بلکه گاهی جنبه فرااخلاقی پیدا میکنند و چه بسا از آن هم فراتر روند و حوزههایی دیگر از فلسفه را دربرگیرد. بنابر این، بهتر است این نظریه را یک نظریه ارزش مطابق با اصطلاحی رایج بدانیم که همه این حوزهها را پوشش میدهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.