تاثیر آموزش ترکیبی بر مولفه های تفکر انتقادی دانش آموزان دختر پایه ی ششم ابتدایی
در تعلیم و تربیت نوین، اندیشه و اندیشیدن جایگاه ویژه ای دارد و تفکر انتقادی به عنوان سطحی از تفکر قابل آموزش و پرورش است. از نتایج پرورش تفکر انتقادی، کنجکاوی اندیشمندانه، عینت گرایی، گستردگی فکر (ذهن باز)، انعطاف پذیری، شک گرایی معقول، صداقت خردمندانه، روشمند بودن، پافشاری و استقامت به هنگام تلاش برای حل مشاجرات و مصمم بودن است . در عصر حاضر ضرورت پرداختن به تفکر انتقادی در آموزش برای پاسخ به تغییرات سریع محیط مورد تاکید قرار گرفته است، لذا هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی نقش آموزش ترکیبی برتفکر انتقادی دانش آموزان دختر پایه ی ششم است.
روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش، روش گروه کنترل با پیش آزمون - پس آزمون بوده که جزء روشهای نیمه آزمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه ی دانش آموزان دختر پایه ی ششم ابتدایی منطقه 15 شهر تهران به تعداد 300 نفر میباشد که با روش نمونه گیری در دسترس و به صورت هدفمند32 نفر انتخاب شد؛ که 16 نفر به عنوان گروه کنترل و 16 نفر به عنوان گروه آزمایش بصورت تصادفی انتخاب شدند، طرح تحقیق، طرح پیش آزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. نخستین مشاهده با اجرای پیش تست و دومین آن با اجرای یک پس تست بود. قابل ذکراست که، گروه آزمایش به مدت 6 جلسه (هرجلسه50 دقیقه) جمعا 5 ساعت متغیر آموزش ترکیبی را دریافت کردند. درادامه می توان اشاره کرد ابزار گردآوری تحقیق پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس (2003)می باشد که روایی آن مورد تایید اساتید متخصص و پایایی آن به وسیله ضریب آلفای کرونباخ 80/0 گزارش شده است.
یافته ها نشان داد که میانگین نمرات عضویت گروهی تفکر انتقادی دانش آموزان در گروه آزمایش با گروه کنترل از نظر آماری در سطح (01/0>P) تفاوت معناداری دارد. به عبارت دیگر دانش آموزانی که در گروه آزمایش تحت آموزش ترکیبی قرار داشتند در مقایسه با گروه کنترل که تحت آموزش قرار نداشتند ، افزایش در میزان تفکر انتقادی داشته اند.
پژوهش حاضر نشان داد که ، آموزش ترکیبی برتقویت تفکر انتقادی دانش آموزان نقش موثری ایفا می کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.