تاثیر متغیرهای الگوی چند بعدی معنوی با میانجیگری باورهای ناکارآمد بر اختلال وسواس
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر متغیرهای درمان چندبعدی معنوی بر شدت وسواس و علایم اختلال وسواس−بیاختیاری با میانجیگری باورهای ناکارآمد شناختی با استفاده از تحلیل مسیر انجام شده است. طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه بیماران وسواس−بیاختیاری مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم در سال 1400 با شکایت اصلی اختلال وسواس−بی اختیاری بودند. تعداد 240 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. اعضای نمونه با پاسخدادن به پرسشنامه وسواس «ییل−براون» و نمره شدت وسواس بالاتر از 9 براساس خط برش هنجارشده انتخاب شدند و به پرسشنامه تحول روانی−معنوی، پرسشنامه پایبندی مذهبی و پرسشنامه خودپنداره−خداپنداره جانبزرگی و پرسشنامه احساس گناه گوگلر وجونز و پرسشنامه باورهای ناکارآمد شناختی پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل مسیر و با نرم افزار لیزرل و spss تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سطح تحول روانی−معنوی، پایبندی مذهبی و خداپنداشت رابطه منفی و معنادار و متغیرخداپنداره رابطه مثبت و معنادار با علایم وسواس فکری و عملی دارند. پایبندی مذهبی به صورت منفی و معنادار و احساس گناه به صورت مثبت و معنادار با میانجیگری باورهای ناکارآمد شناختی با علایم وسواس فکری رابطه دارند؛ همچنین مدل ارایه شده از برازش مطلوبی برخوردار است. درنتیجه با افزایش سطح تحول روانی−معنوی، پایبندی مذهبی و نمره خداپنداشت و نیز کاهش نمره خداپنداره، احساس گناه و باورهای ناکارآمد شناختی، علایم وسواس فکری و عملی کاهش مییابد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.