بررسی نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی در ارتباط بین اهرم مالی و رشد شرکت ها با استفاده از رهیافت رگرسیون سوئیچینگ
ارتباط بین اهرم مالی و رشد شرکت با تاکید بر حاکمیت شرکتی همواره موردتوجه محققین حسابداری بوده است؛ اما به دلیل وجود ضعف هایی در تحقیقات قبلی از جمله فرض ثابت بودن پارامترها در طی زمان، هدف اصلی از این مقاله بررسی آن است که آیا اساسا اثرات تعدیلی حاکمیت شرکتی بر رابطه بین اهرم مالی با رشد شرکت خطی است یا غیر خطی؟ بدین منظور سعی شده است با استفاده از رگرسیون سوییچینگ و روش حد آستانه ای متغیر حاکمیت شرکتی مورد کنکاش علمی قرار گیرد. توانایی لحاظ نمودن تغییر در نحوه ارتباط بین متغیرها در طی زمان از مهم ترین ویژگی های روش مارکف سوییچینگ است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار فعال در پنج صنعت عمده شامل محصولات شیمیایی، مواد و محصولات دارویی، خودرو، فلزات اساسی و گروه سیمان، آهک و گچ است. نمونه مورد مطالعه این تحقیق با استفاده از روش حذفی سیستماتیک و با اعمال شرایط مورد نظر انتخاب شده که مشتمل بر 102 شرکت است. داده های مورد نیاز برای دوره زمانی ده ساله (از سال 1392 تا 1401) استخراج و به منظور تحلیل داده ها، مدل رگرسیون آستانه هانسن (1999) ترسیم شده تا پیوندهای تجربی بین اهرم مالی و رشد شرکت با استفاده از متغیر آستانه ای یعنی حاکمیت شرکتی، بررسی شود. باتوجه به نتایج حاصل از تخمین آستانه ای، وجود اثر غیر خطی میان متغیر حاکمیت شرکتی و اهرم مالی و رشد شرکت تایید می شود. بر این اساس، با افزایش سطح حاکمیت شرکتی و چرخش رژیم ها از سطح پایین به سطح بالا (افزایش حاکمیت شرکتی)، تاثیر منفی بودن اهرم مالی بر رشد شرکت ها کاهش می یابد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.