بررسی روان شناختی علل خودستایی در شعر خاقانی با تکیه بر نظریات آلفرد آدلر
خاقانی، یکی از شاعرانی است که در عرصه خودستایی، گوی سبقت را از دیگر شاعران ربوده است؛ قریب به اتفاق خاقانی شناسان معاصر، به این نکته معترفند که خودستایی خاقانی، از خودشیفتگی او برمی خیزد؛ البته هر کدام از این پژوهشگران، چرایی خودشیفته خواندن او را به گونه ای مختص خود تفسیر کرده اند و برخی از آنان نیز به توجیه گری این مسیله پرداخته اند. نگارندگان این جستار، در یک واکاوی توصیفی تحلیلی که بر اساس آموزه های علم روان شناسی و تطبیق آن با ادب فارسی انجام می شود، می کوشند خودشیفتگی (نارسیسیسم) را به عنوان یک اختلال شخصیتی، در شخصیت خاقانی بررسی و اثبات کنند و سپس در کاوشی روان شناختی در شعر و زندگی او که اساس آن بر نظریات آلفرد آدلر(19371870م.) استوار است علت اصلی خودستایی در شعر خاقانی را، عقده های حقارتی معرفی می کنند که پس از دوران کودکی، به شکل عقده برتری بروز یافته و از او شخصیتی خودشیفته و در نتیجه خودستا ساخته است.
خاقانی ، خودستایی ، خودشیفتگی ، عقده حقارت ، عقده برتری ، آدلر
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.