پژوهشی تحلیلی پیرامون مبانی فقهی غناء و موسیقی
بی تردید موسیقی متعالی، در زندگی بشر نقش انکار ناپذیر و بی بدیلی دارد. امروزه پزشکان و روانپزشکان نقش مثبت موسیقی متعالی را بر سلامت جسم و روان بیماران امری مسلم و محقق می دانند. در ادوار مختلف تاریخی، موسیقی همانند بسیاری از دستاوردهای انسان نقش تخریبی داشته و دارد و به همین دلیل است که شریعت مبین اسلام در برابر آن واکنش اعتراضی داشته است. آنچه در فرهنگ اسلامی که از قرآن مجید و احادیث اهل بیت گرفته شده، آمده است، کلمه غناء است و اما موسیقی کلمه لاتینی است و از کلمه «موزیک» گرفته شده است و بیشتر با مساله آلات لهو ارتباط دارد. مشهور فقهاء غناء را به «مد الصوت المشتمل علی الترجیع المطرب» تعبیر کرده اند. فقهاء درباره غناء دو گونه موضع گیری کرده اند: مشهور فقهاء معتقدند غناء مطلقا حرام است و عده ای دیگر معتقدند که غناء حلال است. فقهای دسته اول به آیات قرآن، احادیث و اجماع فقهاء استناد می کنند. اما عده ای دیگر از فقهاء با استناد به روایاتی که در باب صوت نیکو در قرایت قرآن و مراثی و جواز غناء در اعیاد و ایام فرح نقل شده است، قایل به حلیت غناء هستند. به نظر ما، با بررسی ادله وارد در تحریم غناء در خواهیم یافت که این ادله به اشکال لهوی و باطل غناء انصراف می یابد و مصداق قطعی آنها «قول زور» و «حدیث لهو» است که در آن زمان متعارف بوده است. اظهر در غناء رجوع به عرف است. یعنی آنچه را در متعارف «خوانندگی» می گویند حرام است و در صورتی که مشکوک باشد، اظهر حلیت است و احوط اجتناب. لذا باید توجه داشت که پاسخ به اینکه چه چیز غناست و کدام چیز غناء نیست از وظایف فقیه نیست؛ زیرا فقیه به عنوان متخصص در احکام سخن می گوید نه متخصص در موضوعات. در این پژوهش سعی نویسندگان بر آن است که در زمینه مبانی فقهی موسیقی و ابهامات حاصله پاسخی تحقیقی، مستدل و مبتنی بر قرآن، روایات و اجتهاد پویا داده شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.