کاربرد نظریه روح معنا در علم اصول فقه
یکی از نظریات مطرح شده از جانب علما برای حل مشکلات علمی در گستره معانی حقیقی نظریه روح معناست. این دیدگاه را نخستین بار غزالی طرح کرده است، پس از او در آثار بزرگان به ویژه ملاصدرا، فیض کاشانی و علامه طباطبایی نیز مطرح شده است. در این پژوهش کاربرد نظریه روح معنا در علم اصول فقه، طریقه استعمال آن، و به طور مشخص در مباحث وضع در قسم الفاظ علم اصول، پیرامون حالات وضع و اقسام آن و ارتباط وضع و موضوع له، بحث شده است. با توجه به یافته های این پژوهش، نمی توان نظریه روح معنا را در علم اصول پذیرفت، اگرچه پذیرش آن در علوم دیگر چون حکمت و تفسیر، برای برطرف نمودن اشکالاتی است که در عدم پذیرفتن این نظریه وجود دارد و بسیار راهگشا است.
روح معنی ، اصول فقه ، وضع ، مباحث الفاظ
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.