بررسی روش دستور آموزشی در کتاب های دستور زبان فارسی
بررسی کتاب های دستور زبان فارسی و بازنمایی شیوه های بیان و آموزش آن ها در تطبیق با نظریه های جدید آموزشی می تواند راه-گشای دستورنویسی و آموزش علمی آن باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی کتاب های دستور زبان فارسی با معیارهای روش دستور آموزشی بوده است. در این پژوهش گردآوری داده ها به صورت کتاب خانه ای بود که با بررسی 9 کتاب دستور زبان فارسی انجام شد. بررسی داده ها به صورت توصیفی-تحلیلی و با طراحی بازبینه هایی بر اساس رویکرد زبان شناسی کاربردی و دستور آموزشی صورت گرفت. با توجه به گسترده بودن حوزه دستور زبان فارسی، پیکره داده ها بر اساس سه پیش شرط: معتبر بودن، جامع بودن و معاصر بودن برگزیده شد. برای اجرا و تطبیق رویکردها و روش های بنیادین، بازبینه هایی طراحی شد تا همه کتاب ها در چارچوبی منظم سنجیده شوند. بر این اساس ویژگی های هر یک از نظریه های اساس استخراج شد و به صورت شاخص شماره گذاری شد تا یافته ها روبه روی آن ها درج شود. بنابر یافته های پژوهش حاضر: کتاب های دستور زبان فارسی مطابق با دستور توصیفی ساختگرا یا صورتگرا و به روش قیاسی نوشته شده اند. در هیچ یک از آن ها شاخص های دستورآموزشی مانند بافت- محوری، در نظر گرفتن فرم و معنا و کارکرد، مفهوم- محوری، تکلیف-محوری، تولید-محوری، توجه به گونه های گفتاری، معیار آموزش نبوده است. در این پیکره تاکید بر دانش زبانی است؛ نه توانش ارتباطی. طبق این بررسی، دستور زبان فارسی بر اساس پیکره ای از داده های زبانی نوشته نشده است. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای دستورنویسان، مدرسان و پژوهندگان دستور زبان فارسی و نیز حوزه آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان مفید باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.