بررسی میزان آگاهی مهارت آموزان ماده 28 و نومعلمان دانشگاه فرهنگیان از اختلالات دیکته به منظور ارائه الگوی مطلوب

هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان آگاهی یا دانش مبتدی مهارت آموزان ماده 28 و نومعلمان دانشگاه فرهنگیان از اختلالات دیکته به منظور ارایه الگوی مطلوب جهت ارتقای سطح آگاهی آنها از اختلالات دیکته است. این پژوهش جزء تحقیقات کاربردی است از این رو پژوهش حاضر در زمره پژوهش های میدانی به شمار می رود که با روش آمیخته (ترکیبی) انجام گرفته است. جامعه آماری، شامل 312 نفر نومعلم و مهارت آموز ماده 28 می باشد که در سال تحصیلی1400/1399 در پردیس شهید مقصودی همدان فارغ التحصیل شده اند. بر اساس جدول مورگان حجم نمونه 170 نفر (85 نفر دانشجومعلم، 85 نفر مهارت آموز ماده 28) به روش تصادفی تعیین شد. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از انواع اختلالات نوشتن است که با طیف 5 گزینه لیکرت مورد سنجش قرار گرفت. روایی آن توسط صاحبنظران (30 نفر) علوم تربیتی تایید و ضریب پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 84/0 تخمین زده شد. برای تجزیه و تحلیل از آزمون t و همبستگی پیرسون استفاده شد. پس از بررسی پرسشنامه ها به منظور رفع ابهامات یافته های پرسشنامه ها در پاسخ به چرایی پژوهش از هر دو گروه مصاحبه به عمل آمد (6 نفر نومعلم و6 نفر مهارت آموز). یافته های پژوهش همچنین نشان داد که میزان آگاهی نومعلمان از مهارت آموزان ماده 28 بیشتر است و می توان نتیجه گرفت که واحدهای اختلالات یادگیری در برنامه درسی نومعلمان این آگاهی را بیشتر کرده است و برای رفع این نقیصه الگوی مطلوب ترسیم شد. و همچنین پیشنهاد می شود واحدهای خاص در مورد اختلالات دیکته در برنامه درسی پیش بینی شود.