بررسی تحلیلی دیدگاه مستشرقان معاصر، در مورد مشروعیت تشکیل حکومت در دوران غیبت، با تمرکز بر نظریه ولایت فقیه امام خمینی (رح)
تعیین حیطه وظایف و مسیولیت های علمای دینی، از جمله موضوعاتی است که در طول تاریخ اسلام و خصوصا با شروع غیبت امام دوازدهم، به تغییر و تطوراتی دچار شده و با گذر زمان و تغییر اقتضایات، علما و فقهای شیعی، ضمن حفظ مسیولیت های دینی و فقهی، به عرصه های سیاسی اجتماعی پا نهادند و در آخرین مرحله تکامل آن، «نظریه ولایت فقیه و موضوع حکومت فقها» بر جامعه اسلامی توسط علمای شاخصی، از جمله شیخ مفید، ملا احمد نراقی و امام خمینی مطرح شده است. مشاهده این تغییر و تطورات در حیطه مسیولیت علمای دینی و همچنین مشاهده کارآمدی مدل حکومتی امام خمینی، به عنوان نمونه عینی حکومت فقها، مستشرقان را بر آن داشته است تا به نقد و بررسی این موضوع، به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی بپردازند. مقاله پیش رو، ضمن محور قرار دادن آرای مستشرقان معاصری همچون کولین ترنر، هاینس هالم و مارتین کرامر در مرحله نخست؛ نظریات آنان در زمینه تشکیل حکومت اسلامی در دوران غیبت و ایراداتشان به این موضوع، به ویژه اندیشه ولایت فقیه، با نگاهی توصیفی - تحلیلی بیان و در ادامه، به اشکالات و نقدهای وارد بر آن ها پرداخته شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.