بررسی الگوی کنشی نظریه گرماس در جهانهای موازی :مطالعه موردی رمان 1Q84 اثر هاروکی موراکامی
از مهم ترین ویژگی های داستان پردازی پسامدرن و ادبیات فرا واقع، عدم قطعیت وجود شناختی یا در هم آمیختن مرز میان واقعیت و خیال است؛ زیرا برخلاف داستان مدرنیستی که درون مایه معرفت شناختی را برجسته می کند، داستان پسامدرنیستی درون مایه هستی شناسی را پررنگ می کند و این امر مستلزم مرز آشوبی های سطوح هستی شناسانه و به هم ریختن مرزهاست. هاروکی موراکامی نویسنده معاصر اهل کشور ژاپن است که در رمان های مختلفش به بیان مسایل گوناگون جهان معاصر علاقه دارد و در این راستا به بیان مطالب سوریالیستی و رازهای پنهان از شگفتی های دنیای اطراف می پردازد؛ تا جایی که خط سیر آثار او به ویژه داستان 1Q84 را می توان بر مبنای نوعی مکاشفه درونی با جهان های موازی دانست. در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی داستان 1Q84 براساس الگوی کنشی گرماس مورد تحلیل قرار گرفته است و به تحلیل وضعیت روایت در رمان با توجه به الگوی تقابل های دوگانه و نیز زنجیره روایی پرداخته ایم. تقابل میان جهان حقیقی و جهان موازی کنشگر اصلی داستان «آیومامه» را در موقعیت های تقابلی مختلفی قرار داده است. بر اساس نتایج به دست آمده در این جستار می توان گفت در داستان 1Q84 بر اساس الگوی کنشگی گرماس، کنشگر فاعل برای از میان بردن نقش کنشگر بازدارنده به خشونت (قتل) روی آورد. عامل اصلی روایت که در زنجیره میثاقی - تعهد آیومامه برای مبارزه با خشونت و تنگو به عنوان نویسنده داستان دوم در جهان موازی، برای به پایان رساندن رمان شفیره هوا- عامل اصلی روایت است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.