بررسی استدلال ابن سینا در الهیات شفا بر عرض بودن وحدت
بر اساس گزارشهای ارسطو، عده یی از فیلسوفان یونان باستان «واحد» را جوهری مستقل میپنداشتند که در نسبت با سایر جواهر، نقش علی دارد. ارسطو با تبیین «محمول» بودن «واحد» و نیز بیان تالیهای فاسد مترتب بر نظریه یادشده، بر ابطال آن کوشیده است. ابن سینا نظریه جوهر بودن واحد و نقدهای ارسطو بر آن را در مباحث الهیات از کتاب الشفاء بتفصیل مورد بررسی قرار داده و برخلاف ارسطو، به صرف «محمول» دانستن «واحد» بسنده نکرده بلکه از طریق یک استدلال غامض و مفصل، سعی نموده عرض لازم بودن «وحدت» را بعنوان مبدا اشتقاق «واحد» به اثبات برساند. استدلال ابن سینا از جهاتی متعدد نقدپذیر است که مهمترین انتقاد وارده بر آن خلط میان عروض مقولی و عروض تحلیلی است. وحدت صرفا عرض تحلیلی است و استدلال ابن سینا نمیتواند عرض مقولی بودن وحدت را اثبات نماید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.