فهم تجربه ی زنانه از اعتیاد و ارایه الگوی پارادایمی زنان معتاد شهر تهران
اعتیاد زنان یک مقوله ی جنسیتی است و در مقایسه با اعتیاد مردان، در جامعه ی ما توجه کم تری به آن شده است. به رغم این واقعیت که زنان معتاد مشکلات متعدد و سختی را تجربه می کنند، آنان از حمایت اجتماعی و خدمات کمی برخودار می شوند. هدف این پژوهش، بررسی این پدیده، تجربه ی زنانه از اعتیاد و ارایه ی الگوی پارادایمی اعتیاد زنان است.
این پژوهش کیفی است. در مرحله ی اول، و برای فهم تجربه ی زیسته ی زنان معتاد، روش نظریه ی زمینه ای(GT) اجرا شد و داده ها از طریق مصاحبه ی عمیق و نیمه ساختارمند گردآوری شد. تعداد 30 نفر از این زنان در سال 1398 مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه گیری به روش هدفمند شروع شد و با رسیدن به اشباع نظری خاتمه یافت. داده ها به روش "استراوس و کوربین" و طی سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و گزینشی، کدگذاری و تحلیل شدند.
طبق مقوله ی محوری، اعتیاد زنان واکنشی تبعی است که در شرایط نابسامانی خانوادگی و اجتماعی روی می دهد و با پیامدهای جسمی، روانی، اقتصادی و اجتماعی همراه است.
براساس تجربه زیسته زنان دچار اعتیاد می توان گفت که اعتیاد زنان دارای چهار مرحله است. مرحله ی نخست مرحله ی آشنایی با مواد و آغاز مصرف، مرحله ی دوم مرحله شک و تردید، مرحله سوم مرحله ی وابستگی و مرحله ی چهارم مرحله ی ترک و رهایی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.