ساختار فرایندهای انسانی (نظریه سلام) از منظر تجلی حقیقت معنا در مصنوعات (نمونه موردی: نما در محله مطلوب از منظر اسلام)
مبتنی بر اصل وحدت و مراتب وجود، کلیه ممکنات طی مراتبی از مقام ذات الهی نزول و حدوث یافته اند. طی این مراتب، هر مخلوق، سیری را از عالم معنا تا عالم صورت و ماده طی نموده و تجلی میزانی از حقیقت معنا (مبتنی بر صفت قدر) می باشد. مصنوعات بشر نیز می باید به صورت نسبی حقیقت معنا را متجلی ساخته و انسان را از حجاب های صوری رهانیده و به سرچشمه پاک معنا رهنمون سازد. در این راستا، بر انسان است تا با شناخت حقیقت معنا و فرایند نزول آن، زمینه را برای این مهم فراهم سازد. لذا این پژوهش درصدد است تا با شناخت ساختار فرایندهای انسانی (نظریه سلام)، به بررسی امکان همگام سازی آن با فرایند نزول معنا پرداخته و به تجلای بیشتر این سرچشمه معنوی کمک نماید. بدین جهت، ابتدا سعی می گردد تا با رویکردی تفسیری- تحلیلی به تبیین چهارچوب نظری پژوهش که در اینجا فرایند نزول معنا، توسط فعل الهی در مخلوقات است پرداخته، سپس با تشریح نظریه سلام و با استفاده از روش استدلال منطقی، تلاش در انطباق و ایجاد زمینه ای برای الگوبرداری از فعل الهی توسط انسان گردد و در ادامه طی بررسی این انطباق در یک نمونه موردی به جمع بندی بپردازد. در پایان اینچنین نتیجه می گردد که در راستای تجلی حقیقت معنا در مصنوع انسان، می بایست میزانی (قدری) از «اسماء فعل» و مبتنی بر چهار ویژگی؛ تناکح، تقابل، تفاضل و تعاون، توسط توسط اجتهاد حرفه ای شناسایی، و در خلق مصنوع به کار گرفته شود.
نظریه سلام ، معنا ، صورت ، اسماء الحسنی ، اسم فعل ، نما ، محله
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.