بررسی ترامتنیتی دیباچه های حماسه های ملی
روابط تعالی دهنده متن، یکی از رویکردهای نوین ادبی است که میخاییل باختین با موضوع گفتگوی متن ها پایه گذار این نظریه قلمداد می شود. نظریه پردازان دیگر همچون ژولیا کریستوا، لوران ژنی، میخاییل ریفاتر، بارت و ژرار ژنت این نظریه را تکامل بخشیدند. ژرار ژنت در نظریه ترامتنیت خود، روابط تاثیرگذاری و تاثیرپذیری متون ادبی را مطرح کرده است؛ از جمله آثاری که این تاثیر و تاثر در آنها مشاهده می شود، مقدمه های متون حماسی است. جستار حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، دیباچه های حماسه های ملی ایران را بر اساس نظریه ترامتنیت ژنت بررسی و تحلیل کرده است. حاصل مطالعه نشان می دهد که حماسه های ملی به عنوان بیش متن از پیش متن های خود در فرایندهای خود-پیرایی، حذف، تقلیل و گسترش تاثیر پذیرفته اند. در روابط بیش متنی حماسه های ملی با شاهنامه، دگرگونگی و همانگونگی، نسبی است و در ارتباط با هم معنی می شوند. مقدمه گرشاسب نامه گویای تاثیرگذاری شاهنامه بر مضامین گرشاسب نامه؛ بهمن نامه گویای تاثیرپذیری این اثر از گرشاسب نامه است و کوش نامه ایرانشاه از شاهنامه و گرشاسب نامه تاثیر پذیرفته است. عنوان های اصلی و فرعی حماسه ها از منظر رابطه پیرامتنیت، بیانگر تاثیر و تاثر آن ها از متن های اصلی است. بخش های آفرینش عالم در فرامرزنامه و شاهنامه بر مبنای رابطه سرمتنیتی ژنت، زبرمتن را با زیرمتن متحد نشان می دهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.