غزل معاصر ایران و جلوه های زیبایی شناسی نو معشوق
معشوق و توصیف و تصویر معشوق در غزل عاشقانه فارسی حضوری پر رنگ دارد؛ شاعران، همواره از زلف و لب و چشم و خط و خال و قد معشوق گفته اند و ابعاد زیبایی معشوق را به تصویر کشیده اند. زیباییشناسی معشوق غزل سنتی، زیباییشناسی تکراری و قالبی است و شاعران اغلب، وجوه زیبایی یکسانی را در معشوق به تصویر کشیدهاند؛ گویی این که همه، معشوق واحدی داشتهاند و این عامل، ناشی از عدم تکیه بر تجارب فردی و واقعیت و ناشی از کلیگویی و ذهنگرایی بوده است. این رویکرد به جمالشناسی معشوق در غزل نو، متحول میشود؛ شاعران با تجربهگرایی، فردیتگرایی، واقعنمایی و تاکید بر دید شخصی، معشوق را آن چنان که هست، به تصویر میکشند و قدم در وادی خلق تصاویری متفاوت از غزل سنتی در وجوه زیبایی معشوق نهاده و از تکرار تصاویر تکراری و ملالآور اجتناب میکنند. این تصاویر نو، نگاه نو و دیگرگونه شاعر معاصر را به معشوق و وجوه زیبایی او مینمایاند و نشان از تغییرات جدی در تصویرگری زیباییشناسی معشوق دارد. در مقاله حاضر تلاش شده است با روشی توصیفی-تحلیلی، به توضیح و تبیین این تغییر رویکرد در غزل معاصر در تصویر ابعاد زیباییشناسی معشوق پرداخته شود و تصاویر و توصیفات نو و بیسابقه از وجوه زیبایی شناسی معشوق مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتیجه پژوهش حاضر نشان از تغییر رویکرد غزل سرایان معاصر در توصیف و تصویر معشوق دارد.
غزل نو ، زیباییشناسی معشوق ، نوگرایی ، توصیف ، تصویر
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.