واکاوی تاثیر شناختی عواطف بر فهم پدیده ها از دیدگاه مولوی
کارکردهای شناختی عواطف در سال های اخیر به طور ویژه مورد توجه معرفت شناسان قرار گرفته است. از مهم ترین چالش ها در این زمینه آن است که آیا می توان از عواطف به عنوان ابزاری در جهت فهم بهتر یک پدیده سود برد. دو دسته از پاسخ ها را می توان ناظر به این پرسش مشاهده نمود. گروهی عواطف را مانع کسب شناخت و فهم درست از پدیده ها معرفی کرده می کنند و گروهی دیگر مدافع کارکردهای مثبت شناختی برای عواطف اند. از آنجا که بازخوانی و بازسازی سنت عرفانی ما حاوی بصیرت های راهگشایی در باب مسایل روز است، هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه مولانا جلال الدین محمد بلخی در راستای پرسش فوق و ارایه تحلیلی از چگونگی تاثیر مواجهه عاطفی در فهم بهتر یک پدیده است. به منظور کشف دیدگاه وی، علاوه بر مثنوی معنوی به فیه ما فیه و مکتوبات مولوی نیز رجوع شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد از منظر مولوی، مواجهه عاطفی با یک پدیده می تواند از طریق ایجاد همدلی و تغییر در نحوه توجه به آن، زمینه ساز فهم بهتر آن گردد. همچنین از آنجا که هر فرایند عاطفی شامل ارزیابی و قضاوت درباره یک پدیده است، مطابق نظرگاه عرفانی مولانا، زمانی مخاطب می تواند به این ارزیابی اعتماد کند که به لحاظ معنوی از صفای باطن لازم برخوردار باشد.
عواطف ، فهم ، مواجهه عاطفی ، مولوی
-
واکاوی نقش عواطف در فهم آثار هنری با تکیه بر مثنوی معنوی
*، سید ابوالقاسم حسین (ژرفا)، احمد شهدادی
فصلنامه کهن نامه ادب پارسی، پاییز و زمستان 1402 -
بازخوانی تحلیلی «هنر سنتی» از دیدگاه شوآن
*
نشریه رهپویه حکمت هنر، پاییز و زمستان 1401