تاملی بر دادرسی ویژه کودکان و نوجوانان بزهکار در پرتو حقوق کیفری ایران
بزهکاری کودکان و نوجوانان، یک اعلام ناسازگاری با جامعه و یک نشانه خطر در زمینه احتمال ماندگاری آنان در فضای مجرمانه به شمار می رود. به همین جهت، بازپروری کودکان و نوجوانان بزهکار یکی از مهم ترین مسایل مطرح در سیاست جنایی است. احکام سالب آزادی کودکان و نوجوانان، در قالب نگهداری در کانون اصلاح و تربیت نمود می یابد. هدف اصلی اعمال ضمانت اجراهای کیفری در قبال بزهکاری کودکان و نوجوانان، اصلاح، تربیت و بازسازگاری آن هاست که کانون اصلاح و تربیت، یکی از ابزارهای آن به شمار می رود. بیش از هر چیز، هدف تدابیر عدالت جنایی، بازپروری و آماده نمودن فرد در بازگشت به جامعه است. از این رو، به نظر می رسد حبس و مجازات سالب آزادی نمی تواند جهت دستیابی به این اهداف چندان کارآمد باشد و چه بسا برخوردهای قهرآمیز و شدید ممکن است به سوگیری درست و نادرست نظام رفتاری آنان بینجامد. از آنجا که کودکان و نوجوانان به طور معمول به شکل اتفاقی یا در وضعیت های خاصی مرتکب جرم می شوند و عوامل زیادی مثل حساسیت-های دوره سنی، ضعف های روان شناختی، عدم آگاهی و... در این امر موثراند، پس اتخاذ اقدامات بازپرورانه، در مقایسه با پاسخ های کیفری صرف، از تاثیرگذاری بیشتری برخوردار است. در مقاله حاضر، با استفاده از روش کتابخانه ای-اسنادی و توصیفی/تحلیلی با رویکردی مبتنی بر معرفی و نقد به نظام حقوقی ایران، تلاش شده تا واکنش های اجتماعی اصلاح مدار، با هدف حمایت از کودکان و نوجوانان بزهکار، بررسی شده و الگویی برای سیاست جنایی کارآمد برای این گروه از بزهکاران ارایه شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.