فشار حداکثری به مثابه جنگ ترکیبی چندلایه علیه جمهوری اسلامی ایران: روایتی آمریکایی
فشار حداکثری به مثابه جنگ ترکیبی چندلایه علیه جمهوری اسلامی ایران: روایتی آمریکایی محققان سیاست خارجی و روابط بین الملل در طول زمان درونمایه ها و استدلال های مختلفی در مورد سیاست خارجی مطرح کرده اند. ضرورت مرور این درون مایه ها و تعاریف به سبب تداوم سیاست خارجی و طیفی بودن آن است. به طوری که سیاست خارجی و اصطلاحات آن درون این طیف شکل می گیرند. پژوهش حاضر در مورد نگرش آمریکایی به کارزار فشار حداکثری ضد ایران است. فشار حداکثری اصطلاح و سیاستی جدید بود که دولت ترامپ ضد ایران به کار برد. این پژوهش ابزارهای دولتمردی و حکمرانی آمریکایی را در این حوزه مورد بررسی قرار می دهد. در همین رابطه، به طور تاریخی، چیدمان امنیتی آمریکا در غرب آسیا مراحل مختلفی را طی کرده است. در دهه 1970 میلادی مبتنی بر راهبرد دو ستونی نیکسون بود و بعدا سیاست های تقابلی تحت عناوینی مانند مهار دوجانبه و مهار، جایگزین آن شد. در این پژوهش با استفاده از تحلیل زمینه ای و طی منطق استقرایی نشان داده می شود که کارزار فشار حداکثری ضد ایران، نمونه ای از جنگ ترکیبی چند لایه آمریکایی بود. ضمنا ، این پژوهش نشان می دهد که این جنگ ترکیبی چند لایه، منطقه را دچار بی ثباتی کرد. بی ثباتی، در کنار چرخش به آسیای آمریکا، چیدمان منطقه ای فراهم کرده است که منطقه را متمایل به میانجیگری و دخالت چین و روسیه می کند. به این ترتیب، محکم شدن جای پای طرف ثالث در منطقه و بی ثباتی، از پیامدهای کارزار فشار حداکثری است و این پیامدها در صورت ظاهر، با چرخش به آسیای آمریکا در تعارض است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.