نقش میانجی ناگویی خلقی در رابطه حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ در بیماران همودیالیزی: یک تحلیل مدل معادلات ساختاری
بیماران همودیالیزی اغلب با چالش های روانشناختی مختلفی مواجه هستند که می تواند به طور قابل توجهی بر سلامت کلی آن ها تاثیر بگذارد. ناگویی خلقی (آلکسی تایمیا) یک ساختار است که به ناتوانی در تمایز بین احساسات و واکنش های بدنی، مشکل در توصیف احساسات به دیگران و هم چنین یک سبک شناختی اشاره دارد که توسط واقعیت و وضعیت های ملموس هدایت می شود. مطالعات گوناگون نشان می دهند که ناگویی خلقی با اختلالات روانپزشکی متعدد به صورت معنی دار و با همبستگی مثبتی همراه است و علاوه براین، به عنوان یک عامل، بر سلامت روان (به ویژه اضطراب) و کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی تاثیر منفی دارد. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی ناگویی خلقی در رابطه حمایت اجتماعی و اضطراب مرگ در بیماران همودیالیزی انجام شد.
این مطالعه مقطعی و تحلیلی در سال 1402 در مرکز جامع همودیالیز شهروند ساری انجام شد. 235 بیمار به روش نمونه گیری دردسترس وارد مطالعه شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی و طبی، پرسشنامه های مقیاس اضطراب مرگ تمپلر، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و مقیاس آلکسی تایمیا تورنتو صورت گرفت. اطلاعات جمعیت شناختی جمع آوری شده شامل جنسیت، محل زندگی، میزان تحصیلات، مدت زمانی که فرد تحت درمان با همودیالیز قرار گرفته، تعداد دفعات مراجعه در هفته، سابقه ابتلا به بیماری های زمینه ای و سابقه ابتلا به همودیالیز بود. مقیاس اضطراب مرگ تمپلر شامل 15 سوال به صورت طیف لیکرتی 5 درجه ای در خصوص افکار مرگ، ترس از مرگ، صحبت درباره مرگ، ترس و تفکر درباره بیماری های لاعلاج بوده است. مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت ابزاری 12 سوالی به صورت طیف لیکرتی 7 درجه ای است که به منظور ارزیابی حمایت اجتماعی ادراک شده از سه خرده مقیاس دوستان، خانواده و دیگران مهم استفاده شد. مقیاس آلکسی تایمیا تورنتو پرسشنامه ای 20 سوالی با طیف پنج درجه ای لیکرت دارای سه خرده مقیاس دشواری در تشخیص احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی(برون مدار) بود که به منظور ارزیابی ناگویی خلقی استفاده شد. در انتها داده ها با روش های آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 22 تجزیه و تحلیل شدند.
در این مطالعه اغلب جامعه آماری از مردان تشکیل شده بود (58/3 درصد). میانگین کلی اضطراب مرگ، حمایت اجتماعی درک شده و ناگویی خلقی شرکت کنندگان به ترتیب 10/31±38/97، 1/26±4/88، 9/76±55/72 بود. ارتباط بین
نمرات حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ (0/153=P، (0/04، 0/30-) 0/13-=B) و هم چنین حمایت اجتماعی با ناگویی خلقی (0/256=P، (0/09، 0/28-) 0/12-= B) به صورت معکوس و غیرمعنی دار بود و تنها ارتباط بین ناگویی خلقی و اضطراب مرگ (0/0160=P، (0/82، 0/46) 0/66= B) دارای ارتباط معنی دار و مستقیم بود.
با توجه به این که رابطه معنی دار و مستقیم بین ناگویی خلقی و اضطراب مرگ شناسایی شد، اتخاذ رویکردهایی در جهت بررسی دوره ای اضطراب مرگ و ناگویی خلقی و انجام مداخلات در جهت کاهش ناگویی خلقی و اضطراب مرگ توسط مدیران و برنامه ریزان بهداشت و سلامت می تواند ثمربخش باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.