تبیین روابط اسطوره و هنر بر مبنای تخیل زیبایی شناسانه در برون داد نهایی مولفه های آگاهی اسطوره ای
اسطوره در ماهیت خود حاوی مولفه هایی است که روابطی انکارناپذیر با صور هنری را شکل می دهد. کاسیرر نظام و ساختار اسطوره و هنر را بسیار مشابه می داند، ولی معتقد است صورت هایی که در خدمت اسطوره اند، با حقیقت چیزها یکی شده و به یک کارکرد بدل می شوند و در این مقام نمی توان و نباید چنین تصاویری را از بعد زیبایی شناسانه تحلیل کرد؛ بنابراین پرسشی که مطرح می شود این است: چگونه می توان روابط بین اسطوره و هنر را در شکل گیری برون داد نهایی مولفه های آگاهی اسطوره ای تبیین کرد؟ این نوشتار با هدف پاسخ به این پرسش، به تحلیل موردی نگاره سلامان و ابسال در جزیره خوشبختی از نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا در مکتب مشهد پرداخته و می کوشد با بررسی آرای کاسیرر در باب آگاهی اسطوره ای، چگونگی تلاش نگارگر در تصویر یک «تخیل اسطوره ای» را به عنوان خدمتی از هنر به اسطوره یا بالعکس، کیفیت آگاهی اسطوره ای نگارگر را در تصویر یک «تخیل زیبایی شناسانه» به عنوان خدمتی از اسطوره به هنر بررسی کند. رویکرد پژوهش تطبیقی و روش آن توصیفی-تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از شیوه کتابخانه ای استفاده شده است. بررسی یافته های پژوهش نشان می دهد که در مولفه های شناختی تمایز و تقابل، علیت، واسطه های ادارکی و تجسم اسطوره ای نگاره، تخیل زیبایی شناسانه در خدمت تخیل اسطوره ای است؛ اما در وحدت و کیفی گرایی اسطوره ای، تخیل اسطوره ای نگارگر در خدمت تخیل زیبایی شناسانه اوست. درواقع بنا بر یافته های ما، رابطه هنر و اسطوره گرچه در بدو پیدایی، پیرو تخیل اسطوره ای و معلول آن است؛ تخیل زیبایی شناسانه در توسعه مفاهیم و تکوین آن سهمی بی بدیل دارد. درحقیقت برون داد مولفه های آگاهی اسطوره ای، برآیندی از روابط هنر و اسطوره با تاکید بر تخیل زیبایی شناسانه است که از رابطه پیوسته قابلیت های تصویری در نمایش تخیل اسطوره ای ناشی می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.