حق تعیین سرنوشت از منظر تکلیف سیاسی با نگاهی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
حق تعیین سرنوشت از جمله مهم ترین «حق»های بشری است که در اسناد و مقاوله نامه های بین المللی و اسناد داخلی کشورهای مختلف مورد توجه قرار گرفته و دارای ابعاد مختلفی نظیر رای دادن در انتخابات، تعیین نظام سیاسی جدید، ایجاد یک حکومت خودگران و یا تلاش برای قانون اساسی جدید باشد. از این رو حق تعیین سرنوشت به معنای پذیرش حق شهروندان در معنای جمعی جهت ایجاد یک نظم سیاسی نوین است که سویه سیاسی قابل توجهی در پی دارد. بدین ترتیب حق تعیین سرنوشت، الزاما سویه ایجابی نداشته و می تواند با شناسایی تکالیف شهروندان و مشارکت در اموری نظیر انتخابات یا نظارت و مداخله در قانونگذاری یا نظارت بر اجرای آن جلوه گر شود. بنابراین تکلیف سیاسی نیز وجه دیگری از حق تعیین سرنوشت است که در پژوهش حاضر با نگاهی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به بحث گذاشته می شود. بدین معنا که تکلیف سیاسی از چه راه هایی و به چه شیوه ای می تواند باعث محقق شدن حق تعیین سرنوشت شود؟ بر مبنای یافته های پژوهش، نظارت عمومی و امکان فضای نقد و انتقاد، مشارکت موثر نظیر رای دادن و حضور در مجامع، انجمن ها و احزاب، اگرچه نوعی تکلیف برای شهروندان تلقی می شود، اما الزاما در تقابل با «حق»مندی شهروندان قرار نداشته و می توانند ضامن دستیابی به حق تعیین سرنوشت نیز باشند. همچنین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ضمن پذیرش حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش از راه های مختلفی بسترها را برای کاربست حق تعیین سرنوشت به اشکال گوناگون از جمله رای دادن، مشارکت در نهادهای مدنی و سیاسی، به رسمیت شناختن اقوام و گروه های مذهبی و حق داشتن نماینده توسط آنان فراهم نموده است. در مقاله حاضر از روش توصیفی و تحلیلی و ابزار کتابخانه ای استفاده شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.