آسیب شناسی سیاست گذاری درباره زنان سرپرست خانوار در ایران پس از انقلاب
هدف مقاله حاضر بررسی آسیب شناسانه سیاستگذاریهای کلان در خصوص زنان سرپرست خانوار است. مقاله به دنبال پاسخ به این سوال است که سیاستگذاریهای پس از انقلاب در ارتباط با زنان سرپرست خانوار، از نظر آسیب شناسی چگونه است؟ فرضیه مقاله می گوید سیاستگذاری در این حوزه مبتنی بر عدالت اجتماعی، توانمندسازی زنان و تبعیض مثبت است با این حال در حوزه هایی همچون کم توجهی به سیاستگذاری فرهنگی، عدم تعریف واحد و نبود یک رویکرد همه جانبه گرایانه و موازی کاری نهادی دارای آسیب می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد سیاستگذاری ها در طول نیم قرن اخیر، در راستای ارائه حمایتهای موثر، به خصوص در عرصه اقتصادی روشن و صریح بودهاند، با این وجود، در پنج بعد قابل آسیبشناسی هستند و به نظر میرسد که به مثابه مولفهای مهم در کند شدن روند توانمندسازی و یا اجرای عدالت اجتماعی نقش بازی کرده اند. فقدان یک تعریف واحد از زنان سرپرست خانوار، عدم رهیافت همه جانبه گرایانه و یا دیرهنگام به مسئله توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، تاکید بر سیاستهای اقتصادی و کمتوجهی به سیاستگذاریهای فرهنگی؛ تعدد و تکرار قوانین و ایجاد نهادهای موازیکار؛ عدم اجرا و یا تاخیر در اجرای قوانین و مقررات مصوب در این آسیبشناسی شناخته شده اند. به نظر میرسد برای بهبود وضعیت توانمندیسازی هر چه بیشتر زنان سرپرست خانوار و اجرای موثرتر عدالت در ارتباط با آنها، نیاز است که بخشی از سیاستگذاریها تصحیح و یا مورد بازبینی قرار گیرند. روش این مقاله روش توصیفی-تحلیلی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.