خلاقیت استعاری در داستان های کوتاه زکریا تامر (مورد کاوی دو مجموعه داستان کوتاه صهیل الجواد الابیض و دمشق الحرائق)
زبانشناسان شناختی منکر خلاقیت استعاری شاعران و نویسندگان نیستند. براساس نظریه «شعرشناسی شناختی» لیکاف و ترنر (1989) شاعران و نویسندگان در آثارشان اغلب از همان استعارههای مفهومی معمولی در زبان عادی و روزمره استفاده میکنند و خلاقیت شاعرانه نتیجه به کارگیری و تغییر استادانه همین استعارههای مفهومی روزمره در اثر بهره گیری از چهار ابزار مفهومی: گسترش، پیچیدهسازی، پرسش و ترکیب است. هدف اصلی از این پژوهش معرفی این شگردها و بررسی قابلیت کاربرد آن ها در تحلیل شناختی پارهای از استعارههای نو در دو مجموعه از داستانهای کوتاه زکریا تامر (1931) نویسنده مشهور و معاصر سوری است. تحلیل دادهها نشان می دهد تامر در داستانهایش از همان استعارههای مفهومی روزمره استفاده کرده است. بنابراین، خلاقیت این نویسنده می تواند نتیجه بهره گرفتن از ابزارهای نامبرده در کاربرد استادانه استعارههای معمولی باشد. برپایه تحلیل دادهها، تامر در آفرینش استعارههای بررسی شده، بیشتر از ابزار ترکیب و کم تر از ابزار پرسش بهره برده و از ابزارهای گسترش و پیچیده سازی به طور متوسط استفاده کرده است. نتایج به دست آمده همچنین نشان میدهد تامر با بهره گیری هوشمندانه از استعاره علاوه بر ایجاد ظرافت و زیبایی در بیان، مفاهیم و پیام داستانهایش را به خواننده انتقال میدهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.