بررسی تطبیقی حال قرب عرفانی در اندیشه ابن عربی و مولانا
«قرب» یکی از احوال عرفانی و عبارت از اطاعتی است که موجب تقرب مطیع به مطاع می شود. نگارندگان در این جستار، ضمن بررسی نوع تلقی ابن عربی و مولانا از احوال عرفانی «قرب»، اندیشه ها، باورها و تجارب مشترک و متفاوت این دو اندیشمند حوزه تصوف و عرفان اسلامی را در این باب بازنموده اند. این مقاله با روش تطبیقی_تحلیلی، به شیوه رنه ولک (مکتب آمریکایی)، مبتنی بر تبیین وجوه اشتراک و اختلاف سامان یافته است. براساس یافته های تحقیق، ابن عربی برآن است که اگر منظور از قرب، قرب مکانی یا زمانی نباشد، این نوع قرب، جزو مقامات است ولی اگر منظور از قرب، قرب بین دو ماده باشد در آن حالت، قرب، تابع احوال است. مولانا نیز در توصیف «قرب» عقیده دارد که قرب خداوند به انسان و جهان، ماورای چگونگی و مبرا از ابعاد مکانی است و مهم تر از همه، ناکارآمدی عقل در بیان وقوع شهودی قرب است که برای سالک رخ می دهد. در نظر هر دو اندیشمند، قرب صفت بنده است که متصف به قرب حق می شود و این به دلیل فقر انسان و نیازش به غنی محض است. انسان به سبب مجلا بودن صفات الهی در همه حال به خداوند تقرب می جوید. از نوآوری های ابن عربی در تبیین «قرب» عرفانی، توجه به قرب از خداست که مختص خلفا و رسولان بوده و نقش رسول در ابلاغ پیام، نقش نیابتی دارد؛ زیرا نبوت در نظر شیخ اکبر، نعت و صفت الهی نیست که در محل ظهور قرار بگیرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.