روابط ساختاری سطوح کمال گرایی با عملکردهای شناختی در افراد دارای نشانه های اختلال وسواسی جبری: نقش میانجی سبک های شناختی
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط ساختاری سطوح کمال گرایی با عملکردهای شناختی با واسطه گری سبک های شناختی در افراد با نشانه های اختلال وسواسی جبری بود. جامعه پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه تبریز بودند که تعداد 360 نفر نمونه با استفاده از روش هدفمند و از نوع دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های وسواسی اجباری مادزلی، کمال گرایی مثبت و منفی و سبک های یادگیری فلدر سولومان به صورت آنلاین پاسخ دادند. همچنین، سه آزمون ویسکانسین (WCST)، آزمون عملکرد پیوسته (CPT) و آزمون حافظه کاری وکسلر (WMT) به صورت نرم افزار رایانه ای اجرا شدند. نتایج نشان داد سبک شناختی تاملی قادر است روابط بین سطوح کمال گرایی مثبت و منفی با عملکردهای شناختی را میانجی گری کند. سطوح کمال گرایی به طور معنی دار، سبک شناختی تاملی و عملکردهای شناختی را پیش بینی می کنند. درنهایت، سطوح کمال گرایی و سبک شناختی تاملی در تعامل با یکدیگر، عملکردهای شناختی را پیش بینی می کنند و هرگونه مداخله دراین زمینه، باید اثرات تعاملی کمال گرایی و سبک شناختی تاملی را مدنظر قرار دهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.