چین و منازعه اعراب و اسرائیل؛ از حمایت گرایی ایدئولوژیک تا موازنه سازی منطقه ای
تاسیس رژیم اسرائیل در قرن بیستم در منطقه خاورمیانه موجب شکل گیری منازعه ای طولانی بین این رژیم و کشورهای عربی، بویژه فلسطین و اسرائیل شد که جدای از تبدیل این منازعه به طولانی ترین بحران تاریخ، قدرت های بزرگ را نیز در برهه های زمانی مختلف به موضع گیری و به عبارتی تعیین نسبت خود با این منازعه واداشته است. بر همین اساس سیاستهای چین به مثابه یکی از قدرتهای بزرگ در قبال منازعه فوقالذکر در طیفی از حمایتگرایی ایدئولوژیک قبل از دهه 1980 تا موازنهسازی منطقهای بعد از دهه 1980 جهتدهی شده است. در همین راستا سئوال اصلی پژوهش حاضر این است که مواضع چین در قبال این منازعه چگونه بوده است؟ فرضیه پژوهش بیانگر این است که با عنایت به تاثیرپذیری از عوامل مختلف سیاسی، نظامی، ایدئولوژیک، اقتصادی و... سیاست های عملگرایانه شاخص اصلی مواجهه چین در قبال این منازعه بوده است. یافته های پژوهش که بر اساس رویکرد توصیفی - تبیینی حاصل شده است بیانگر این است که چین تا قبل از دهه 1980 با تاثیرپذیری از عنصر ایدئولوژی، ضمن دفاع از آرمان فلسطین، چندین نوبت اسرائیل را محکوم کرد، اما از دهه 1980 به بعد با تمرکز بر اقتصاد در سیاست خارجی چین، این کشور ضمن برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل و حفظ ارتباط با اعراب، سیاست موازنه سازی میان طرفین منازعه را در پیش گرفت. این پژوهش در چارچوب نظریه موازنه قوا، سیاست ها و عوامل تاثیر گذار بر مواضع چین در قبال این منازعه را در دو برهه قبل و بعد دهه 1980 مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.
-
قدرت نرم و بین المللی سازی آموزش عالی در پرتو ارتقای جایگاه دیپلماسی عمومی و سیاست خارجی
*، مظفر حسنوند، مریم مظاهری
فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، بهار 1404 -
امکان سنجی تحلیل عملیات طوفان الاقصی در پرتو حق دفاع مشروع
*، نگین علیزاده
فصلنامه مطالعات حقوقی، زمستان 1403